دانش چیست؟

دانش یک درک است. یک جنبه ذهنی یا نظری است و عملی نمی باشد. دانش را می توان از یک کتاب بیرون آورد و شما می توانید با تحقیق آنلاین یا بازدید از کتابخانه محلی خود, دانش کسب کنید. داشتن دانش در مورد چگونگی انجام کار, لزوماً به معنای این نیست که می توانید آن را انجام دهید ، حتی اگر مراحل و چگونگی انجام کار را درک کرده باشید.

مهارت ها و توانایی ها چه هستند؟

تفاوت بین "مهارت" و "توانایی" بسیار واضح تر از تفاوت بین "دانش" و دو مورد دیگر است. در اصطلاح ساده تر، توانایی ها، طبیعی و یا ذاتی هستند و این در حالی است که مهارت ها, رفتارهای آموخته شده هستند. مهارت ها با ترکیب نمودن توانایی ها و دانش های بالفعل, با گذشت زمان امکان توسعه و بهبود دارند، اما توانایی های زیرساختی برای توسعه و بهبود مهارت ها, مورد نیاز می باشد.

مفهوم مهارت یا Skill :

مهارت توانایی انجام یک کار, با نتایج تعیین شده و غالباً در مدت زمان و انرژی مشخصی می باشد. مهارت ها اغلب می توانند به مهارت های عمومی و دامنه خاص تقسیم شوند. به عنوان مثال ، در حوزه کار ، برخی مهارت های عمومی شامل مدیریت زمان ، کار تیمی و رهبری ، انگیزش خود و دیگران می باشد ، در حالی که مهارت های دامنه خاص, فقط برای یک کار خاص به کار برده می شود. مهارت معمولاً برای ارزیابی و نشان دادن سطح مهارت نیاز به استفاده از محرک ها و موقعیت های خاص محیطی, دارد.

مردم برای مشارکت در اقتصاد مدرن به طیف گسترده ای از مهارت ها نیاز دارند. از طریق فن آوری, رویکرد محیط كار در حال تغییر است و كارمندان باید بتوانند با استفاده از برخی مهارت ها, خود را تغییر دهند. سه دسته مهارت گسترده پیشنهاد شده است و این ها فنی ، انسانی و مفهومی هستند. دو مورد اول به ترتیب با مهارت های سخت و نرم جایگزین می شوند.

مهارت سخت :

مهارت های سخت ، همچنین مهارت های فنی نامیده می شوند ، هر مهارت مربوط به یک کار یا موقعیت خاص است. مهارت های سخت, در برگیرنده فهم صحیح, کامل, دقیق و بروز و همچنین خبرگی, توانایی انجام با نگرش صحیح, درجه بالایی از مهارت و به صورت بالفعل و با توانمندی حل مسئله در فعالیت های خاص می باشد که شامل روش ها، فرایندها، رویه ها یا تکنیک ها می باشد.

مهارت نرم :

مهارت های نرم ترکیبی از مهارت های بین فردی، مهارت های اجتماعی، مهارت های ارتباطی، ویژگی های شخصیتی، نگرش ها ، ویژگی های شغلی و ضریب هوش هیجانی (EQ) در بین دیگران است.

معرفی برخی مهارت های نرم و سخت :

 مهارت های بین فردی :

مهارت های بین فردی ، همچنین به عنوان مهارت ها انسانی, شناخته می شود ، مهارت هایی است که شما برای تعامل با دیگران از آنها استفاده می کنید.

 برخی مهارت های بین فردی :

 - ارتباطات

یکی از مهمترین مهارتهای بین فردی در هر شغل ارتباطی است. شما خواه در IT ، خدمات به مشتری ، ساخت و ساز یا هر صنعت دیگری کار کنید ، باید بتوانید از طریق ارتباطات شفاهی و کتبی با دیگران ارتباط واضح و موثری برقرار کنید. برخی از مشاغل نیز به مهارت در سخنرانی مؤثر عمومی, نیاز دارند.

 - مدیریت تعارض

چه مدیر و چه کارمند باشید ، به احتمال زیاد نیاز دارید که درگیری هایی که در بعضی از مواقع در کار خود دارید را برطرف کنید. این ممکن است شامل حل مسئله بین دو کارمند ، بین خود و یک همکار یا بین مشتری و شرکت شما باشد. برای رسیدن به یک راه حل ، باید عادلانه به هر دو طرف گوش دهید و از حل مسئله خلاقانه استفاده کنید.

 - همدلی

بخشی از خوب بودن یک مدیر ، کارمند یا همکار ، توانایی درک و نشان دادن همدلی دیگران است. همدلی یک مهارت مهم است که به شما کمک می کند تا با همه افراد در محیط کار همراه باشید.

 - رهبری

حتی اگر شما یک مدیر نیستید ، داشتن تجربه و توانایی رهبری بسیار مهم است. رهبری مستلزم داشتن توانایی ایجاد انگیزه و تشویق دیگران و کمک به تیم برای دستیابی به موفقیت است.

 - گوش دادن

گوش دادن مهارتی است که با ارتباط خوب همراه است. در حالی که باید بتوانید ایده های خود را بیان کنید ، اما باید متفکرانه به عقاید دیگران گوش دهید. این به مشتریان ، کارفرمایان ، همکاران و کارمندان شما کمک می کند تا احساس احترام و ارزشمندی کنند.

 - مذاکره

مذاکره یک مهارت مهم برای بسیاری از مواضع است. بسته به شغل خاص ، ممکن است ایجاد توافق نامه های رسمی (یا قرارداد ها) بین مشتری یا کمک به همکاران در حل مسئله و تعیین راه حل باشد. برای اینکه مذاکره کننده خوبی باشید ، باید بتوانید به دیگران گوش دهید ، از حل مسئله خلاق استفاده کنید و به نتیجه ای برسید که همه را راضی کند.

 - نگرش مثبت

کارفرمایان می خواهند کارمندانی را استخدام کنند که دفتر را به مکانی شاداب تر تبدیل کند. آنها افرادی را می خواهند که دارای رفتاری دوستانه و مثبت باشند. این بدان معنا نیست که شما باید اجتماعی ترین فرد در دفتر باشید ، اما شما باید مایل باشید که با همکاران خود نوعی رابطه مثبت را توسعه دهید.

 - کار گروهی

حتی اگر شغل شما مستلزم کار مستقل زیادی باشد ، هنوز هم باید بتوانید با دیگران همکاری کنید. کار تیمی شامل تعدادی مهارت است که قبلاً به آنها اشاره شد: شما باید بتوانید به دیگران گوش دهید ، اهداف خود را به آنها منتقل کنید ، به تیم خود انگیزه دهید و هر درگیری که ممکن است بوجود بیاید را برطرف کنید.

 

  مهارت های رهبری :

وقتی شرکت ها برای نقش های رهبری استخدام دارند ، آنها به دنبال کارمندانی هستند که بتوانند با کارکنان ، همکاران و مشتریان با موفقیت تعامل داشته باشند. حتی اگر متقاضی مشاغل مدیریتی نیستید ، رهبری یک مهارت ارزشمند برای سازمان به حساب می آید.

 برخی مهارت های رهبری :

   - ارتباطات

شما به عنوان یک رهبر ، باید بتوانید همه چیز را از اهداف سازمانی گرفته تا کارهای خاص ، به طور واضح و روشن به کارمندان خود توضیح دهید. رهبران باید بر همه اشکال ارتباطی اعم از مکالمه های یک به یک ، گروهی و کارمندان و همچنین ارتباط از طریق تلفن ، ایمیل و رسانه های اجتماعی تسلط کامل داشته باشند. بخش بزرگی از ارتباطات شامل گوش دادن است. بنابراین ، رهبران باید از طریق یک سیاست درهای باز یا گفتگوهای منظم با کارگران ، جریان مستقیمی از برقراری ارتباط بین خود و کارکنان یا اعضای تیم برقرار کنند. رهبران باید خود را به طور مرتب در دسترس قرار دهند تا در مورد مسائل و نگرانی ها با کارمندان بحث کنند. 

   - انگیزه

رهبران باید به کارگران خود انگیزه بدهند تا مسافت بیشتری برای سازمان های خود بروند. فقط پرداخت حقوق عادلانه به کارمندان معمولاً انگیزه کافی نیست (هرچند که بسیار مهم است). برای ایجاد انگیزه در کارگران روش های مختلفی وجود دارد: شما ممکن است اعتماد به نفس کارکنان را از طریق شناسایی و پاداش ، یا با دادن مسئولیت های جدید به کارمندان را افزایش دهید.

   - تفویض اختیار

رهبرانی که سعی می کنند کارهای خود را بیش از حد توسط خودشان, انجام دهند ، برای دستیابی به هر چیزی باید تلاش زیادی داشته باشند. این رهبران غالباً می ترسند که واگذاری کارها نشانه ضعف باشد ، در حالی که در واقع این نشانه رهبر قوی است. بنابراین ، شما باید مهارت های هر یک از کارمندان خود را مشخص کنید و وظایف خود را بر اساس مجموعه مهارت های هر کارمند به آنها اختصاص دهید. شما با واگذاری وظایف به کارمندان ، می توانید روی سایر کارهای مهم نیز تمرکز کنید. 

   - نگرش مثبت

شما باید بتوانید وقتی که چیزی کاملاً مطابق برنامه ریزی پیش نمی رود ، خودتان را شاد کنید. این کمک می کند تا حتی در دوره های پر فشار و پر استرس ، یک محیط کار شاد و سالم ایجاد شود. اگر کارمندان احساس کنند که در یک محیط مثبت کار می کنند ، به احتمال زیاد تمایل به سر کار بودن خواهند داشت و به همین دلیل, مایل خواهند بود در مواقع ضروری ساعات طولانی را به کار اختصاص دهند. 

   - قابل اعتماد بودن

کارمندان تمایل دارند به راحتی با مراجعه به مدیر یا رهبر خود, سؤالات و نگرانی های خود را مطرح نمایند. این موضوع حائز اهمیت است که که صداقت خود را نشان دهید - کارمندان فقط به رهبران مورد احترام, اعتماد خواهند کرد. با نشان دادن صراحت و صداقت ، شما همان نوع صداقت را در کارمندان خود ایجاد خواهید کرد. 

  - خلاقیت

به عنوان یک رهبر ، شما باید تصمیماتی بگیرید که جواب روشنی برای آنها وجود ندارند. بنابراین باید بتوانید خارج از کادر فکر کنید.

  - بازخورد

رهبران باید دائماً به دنبال فرصت هایی برای ارائه اطلاعات مفید به اعضای تیم, در مورد عملکردشان باشند. با آموزش کارمندان برای بهبود کار و تصمیم گیری های خود ، احساس اطمینان بیشتری نسبت به انجام وظایف تفویض شده به کارکنان خود خواهید داشت. کارمندان همچنین به یک رهبر احترام می گذارند که بازخورد را به روشی واضح اما همدلانه ارائه می دهد.

  - مسئولیت

یک رهبر, مسئولیت موفقیت ها و ناکامی های تیم خود را بر عهده دارد. بنابراین ، هنگامی که چیزی به درستی انجام نشود ، باید حاضر باشید انتقاد و سرزنش را بپذیرید. اگر کارمندان شما ببینند که رهبرشان انگشت به سمت دیگران می گیرد و آنها را سرزنش می کند ، احترامی برای شما قائل نخواهد بود. اشتباهات و شکست ها را بپذیرید و سپس راهکارهای شفاف برای پیشرفت تهیه کنید.

  - تعهد

برای رهبران مهم است که آنچه را که مطرح می کنند, خودشان آن را انجام دهند. شما باید تمایل داشته باشید, ساعت های اضافی را برای تکمیل فعالیت های خود, قرار دهید. کارمندان این تعهد را خواهند دید و از شما پیروی می کنند. همچنین ، وقتی به کارمندان خود, قول کاری را می دهید، باید همیشه قول خود را اجرایی نماید.

  - انعطاف پذیری

اتفاقات ناخوشایند و تغییرات لحظه آخری, همیشه در محل کار اتفاق می افتد. رهبران باید انعطاف پذیر باشند و هرگونه تغییر و تحول را بپذیرند. کارکنان از توانایی شما در پذیرش تغییر و حل خلاقانه مشکلات, قدردانی می کنند. همچنین ، رهبران باید پذیرای پیشنهادات و بازخورد ها باشند. اگر کارکنان شما از جنبه ای از محیط اداری ناراضی هستند ، به نگرانی های آنها گوش فرا دهید و برای انجام تغییرات لازم آماده باشید و کارکنان از توانایی یک رهبر در پذیرش بازخورد ها به صورت مناسب, قدردانی می کنند. 

 

 

  مهارت های ارتباطی :

  توانایی برقراری ارتباط موثر - چه به صورت شفاهی و چه به صورت نوشتاری - هم ضروری و هم کمیاب است. افراد دارای مهارت ارتباطی قوی صرف نظر از شغل یا صنعت ، دوستار زیادی دارند. شما باید بتوانید با کارمندان ، مدیران و مشتریان ناآشنا ، بصورت آنلاین ، کتبی و / یا از طریق تلفن با موفقیت ارتباط برقرار کنید. 

  برخی مهارت های ارتباطی :

   - گوش دادن

شنونده خوب بودن یکی از بهترین راه ها برای برقراری ارتباط خوب است. اگر شنونده خوبی نباشید ، درک آنچه از شما خواسته می شود که انجام دهید, دشوار خواهد بود.

  - ارتباطات غیر کلامی

زبان بدن ، تماس چشمی ، حرکات دست و تن صدا ، همه پیامی را که می خواهید منتقل کنید را رنگ آمیزی می کند.

  - وضوح و نتیجه گیری

ارتباط کلامی خوب به معنای گفتن کافی است - بیش از حد یا خیلی زیاد صحبت نکنید. سعی کنید پیام خود را با حداکثر چند کلمه ممکن انتقال دهید. آنچه را که می خواهید به روشنی و مستقیم بگویید.

  - دوستی

از طریق یک لحن دوستانه ، یک سؤال شخصی یا به سادگی لبخند ، همکاران خود را ترغیب می کنید تا با شما ارتباط برقرار کنند. مهم است که در تمام ارتباطات محل کار خود, خوب و مودب باشید. این مهم هم در ارتباطات رو در رو و هم کتبی اهمیت دارد.

  - اعتماد به نفس

اعتماد به نفس به همکاران شما نشان می دهد که به آنچه می گویید اعتقاد دارید و آن را پیروی خواهید کرد. اعتماد به نفس می تواند به سادگی برقراری تماس چشمی یا استفاده از لحن محکم اما دوستانه باشد.

  - همدلی

استفاده از عباراتی به سادگی "می فهمم از کجا می آیی" نشان می دهد که به شخص گوش داده ای و به نظرات آنها احترام می گذاریمحتی وقتی با کارفرما ، همکار یا کارمندان دیگر , مخالف هستید، درک و شناخت از دیدگاه آنها برای شما مهم است.

  - ذهن باز

در یک ارتباط خوب, باید با یک ذهنیت انعطاف پذیر و گشاده, وارد هر مکالمه شد. به جای اینکه تنها نظرات خود را در نظر داشته باشید باید به گوش دادن و درک دیدگاه دیگران با ذهنی باز, بپردازید. 

  - احترام بگذارید

اگر احترام به عقاید افراد را ابراز کنید ، مردم در برقراری ارتباط با شما راحت تر خواهند بود.

  - بازخورد

توانایی انجام صحیح بازخورد و دریافت بازخورد یک مهارت مهم ارتباطی است.

 مهارت های تحلیلی :

کارمندان باید بتوانند با مشکلات روبرو شوند ، به آن فکر کنند و راه حل های قاطعانه را بکار گیرند. شما هنگام کشف الگو ها ، طوفان مغزی ، مشاهده ، تفسیر داده ها ، ادغام اطلاعات جدید، نظریه پردازی و تصمیم گیری بر اساس عوامل و گزینه های مختلف ، از مهارت های تحلیلی استفاده می کنید.

 برخی مهارت های تحلیلی :

   - ارتباطات

داشتن مهارت های تحلیلی قوی اگر نتوانید تحلیل خود را با دیگران به اشتراک بگذارید, هیچ معنایی ندارد.

   - خلاقیت

غالباً ، تجزیه و تحلیل نیاز به چشم خلاق دارد تا روند داده هایی را که دیگران ممکن است پیدا نکنند ، نشان دهد.

   - تفکر انتقادی

تفکر انتقادی برای داشتن مهارت های تحلیلی قوی لازم است. تفکر انتقادی به ارزیابی اطلاعات و سپس تصمیم گیری بر اساس یافته های شما اشاره دارد.

   - تحلیل داده ها

مهم نیست که زمینه شغلی شما چه خواهد بود ، خوب بودن در تجزیه و تحلیل بدان معنی است که می توانید حجم زیادی از داده ها را بررسی کنید و روند آن داده ها را شناسایی کنید.

   - پژوهش

قبل از حل مشکل باید درباره آن بیشتر بدانید. قبل از تجزیه و تحلیل ابتدا باید اطلاعات را جمع آوری کنید. بنابراین ، یک مهارت تحلیلی مهم قادر به جمع آوری داده ها و تحقیق در مورد یک موضوع است.

 

  کار گروهی :

فارغ از شغل ، کارفرمایان می خواهند افرادی را که بازیکن تیم هستند استخدام کنند - افرادی که همکاری دارند و با دیگران خوب کار می کنند. سطح کار تیمی شما نشانگر توانایی شما در همکاری موثر با طیف گسترده ای از افراد است.

 برخی مهارت های کار گروهی :

  - ارتباطات

عضو خوب تیم بودن به معنای توانایی انتقال ایده های خود به گروه است. شما باید بتوانید اطلاعات را از طریق تلفن ، ایمیل و به صورت حضوری انتقال دهید. شما می خواهید مطمئن شوید که لحن شما همیشه حرفه ای اما دوستانه است. هر دو ارتباط کلامی و غیر کلامی هنگام کار با یک گروه در فرد مهم هستند.

  - مدیریت تعارض

یک مهارت مهم در کار تیمی, قادر به حل مشکل ایجاد شده, میان اعضای تیم است. برای حل و فصل اختلافات باید با اعضای تیم خود مذاکره کنید و اطمینان حاصل کنید که همه از انتخاب تیم خوشحال هستند.

  - گوش دادن

بخش مهم دیگر ارتباط خوب, گوش دادن است. برای اینکه عضو موثر تیم, باشید باید بتوانید به ایده ها و نگرانی های هم تیم های خود گوش فرا دهید. با پرسیدن سوالاتی برای شفاف سازی ، ابراز نگرانی و استفاده از نشانه های غیر کلامی ، می توانید به اعضای تیم خود نشان دهید که به آنها اهمیت می دهید و آنها را درک می کنید.

  - قابلیت اطمینان

شما می خواهید عضو قابل اعتماد تیم, باشید تا همکاران شما بتوانند به شما اعتماد کنند. اطمینان حاصل کنید که کارهای دیگری را که به شما اختصاص داده شده است ، انجام می دهید. این به شما کمک می کند اعتماد همکاران خود را جلب کنید.

  - احترام

اگر احترام به عقاید افراد را ابراز کنید ، مردم در برقراری ارتباط با شما راحت تر, خواهند شد. اقدامات ساده مانند استفاده از نام شخص ، برقراری تماس چشمی و گوش دادن فعال هنگام صحبت کردن فرد, باعث می شود فرد احساس قدردانی کند.

 

  نگرش مثبت :

نگرش ممکن است همه چیز نباشد ، اما بسیار با ارزش است. کارفرمایان خواهان کارمندانی هستند که حتی در شرایط استرس زا و چالش برانگیز نیز مثبت باشند. مثبت بودن میزان مقاومت شما را نشان می دهد. کارفرمایان می خواهند متقاضیانی را با نگرش "می توانند انجام دهند" استخدام کنند که انعطاف پذیر ، اختصاصی و مایل به تلاش اضافی برای انجام کار در مواجهه با چالش ها باشند.

 

  مهارت های فنی :

البته مهارت های فنی مورد نیاز شما بسته به شغل متفاوت خواهد بود. با این حال ، اکثر موقعیت ها حداقل به مهارت فنی نیاز دارند. این شامل تجربه استفاده از نرم افزار و تجربه در کارهای بسیار خاص است.

 

سلسله مراتب مهارت :

در زمان استخدام، دانش، مهارت و توانایی های متقاضی حائز اهمیت می باشد. در سازمان به فردی با درک نظری و مهارت های لازم, نیاز می باشد و فرد باید نشان دهد که این دانش را به صورت عملی استفاده کرده است. تعیین کمیت و کیفیت توانایی های فرد از طریق مصاحبه، سخت می باشد، اما جهت توسعه فردی در آینده باید مد نظر قرار داده شود.

سلسله مراتب مهارت (توانمندی) به قرار زیر می باشد:

همان طور که در عکس فوق مشاهده می شود, سطح مهارت افراد به 5 دسته تقسیم می گردد و در هر دسته فرد توانمندی انجام اموری را خواهد داشت که به تفضیل ارایه می گردد :

1. مرحله شناخت:

- کسب دانش اولیه

- فرد در اصطلاح دانش آموز نامیده می شود

2. مرحله اجرا بدون درک:

- در این مرحله، صرفاً انجام فعالیت بدون درک یا همرا ه با درک پایین صورت می پذیرد

- فرد در اصطلاح کارآموز نامیده می شود

3. مرحله اجرا با درک:

- در این مرحله، انجام فعالیت با درک موضوع و دانش آموخته شده در مراحل قبل (به صورت هدفمند از دانش خود برای انجام و بهبود کار استفاده می کند), صورت می پذیرد

- فرد در اصطلاح متخصص نامیده می شود

4. مرحله حل مسئله:

- در این مرحله, دانش و مهارت های کسب شده در مراحل قبل به صورت خلاقانه در راستای حل مسائل, مورد استفاده قرار می گیرد و بدیهی است شخص در این مرحله با بهره وری بالا و تسلط بر دانش فنی, مهارت و تجربه کارآزموده, بایستی توانمندی بهبود و حل مسائل مختلف آن حوزه و پروژه های مرتبط به حوزه را دارا باشد.

- فرد در اصطلاح کارشناس نامیده می شود

5. مرحله ایجاد دانش, مهارت, محصولات, خدمات جدید و رهبری:

- در این مرحله, سطح دانش و مهارت های در حدی می باشد که فرد راهکارها و ابداعات جدیدی ارایه می دهد و رهبری نفرات در گروه های بزرگتر و سازماندهی نفرات در قالب تیم های مختلف و مدیریت آنها در آن حوزه را برعهده گیرد.

- فرد در اصطلاح سازنده نامیده می شود

فرایند افزایش مهارت (توانمندی) :

همان طور که در شکل فوق ترسیم شده است, افزایش مهارت روندی افزایشی می باشد و به قرار زیر می باشد :

1. فرد فاقد دانش و تنها دارای توانایی های فردی می باشد

2. کسب درصد کمی دانش اولیه و استفاده از کم دانش کسب شده با درک ناقصی از دانش کسب شده

3. کسب درصد بیشتری دانش اولیه و استفاده بیشتر از دانش با درک ناقص و استفاده کم از دانش با درک در زمان انجام فعالیت

4. کسب درصد بیشتری دانش اولیه و استفاده بیشتر از دانش با درک نسبی و استفاده بیشتر از دانش با درک در زمان انجام فعالیت و توانایی حل مسئله در موارد جزئی

5. کسب درصد زیادی از دانش اولیه و تونایی استفاده از دانش با درک در زمان انجام فعالیت و توانمندی حل مسئله و توانمندی ایجاد و ارایه راهکاری جدید داشته باشد و رهبری نفرات در گروه های بزرگتر و سازماندهی نفرات در قالب تیم های مختلف و مدیریت آنها در آن حوزه را برعهده گیرد.

فرایند افزایش مهارت (توانمندی) در پروسه زمانی مشخصی صورت می پذیرد و بعید است فردی بتواند با گذشت چند ماه, سطح مهارت خود را یک پله ارتقا دهد. در نمودار فوق, روند افزایش مهارت براساس زمان در سه وضعیت حداقل – نرمال – حداکثر آورده شده است.

جهت ارتقا فرد به سطوح بالای هرم مهارت (سطوح 4 و 5) به طور متوسط نیاز به افزایش سطح دانش, تلاش مستمر, تجربه موفق در بازه های چندین ساله باشد.


search